شبکه چهار - 23 مهر 1400

"قرآن خنثی" ؟ "سنت ایستا" ؟ ( ۲ ) ( استاد حکیمی و " توضیح المسائل" جامعه پردازی )

بزرگداشت دائره المعارف ۱۲ جلدی "الحیات" _ قرآن و حدیث بمثابه ی رساله عملیه ی "تمدن سازی" _۱۴۰۰

بسم‌الله الرحمن الرحیم

خدای متعال در قرآن فرمان داده است: «إن الله یأمر بالعدل و الاحسان». خب پیامبر پیام خدا را به ما رسانده است که خداوند به عدالت و احسان امر می‌کند. هر روز بهتر، احسان یعنی حتی از عدالت هم فراتر، به عدالت هم اکتفا نکنید. عدالت یعنی هر کسی به حق خودش برسد. احسان یعنی بیش از حق دیگران به آن‌ها بدهی. خب پیامبر اکرم(ص) فرمود خدای متعال فرمان داده، آن هم نه «اَمَرَ» قبلاً فرمان داده، بلکه دائم فرمان می‌دهد تا ابد خداوند به عدالت و احسان فرمان می‌دهد. بعد بعضی‌ها گفتند که احسان که واجب نیست مستحب است پس معلوم می‌شود که این عدالت هم واجب نیست چون عطف بهم شدند پس این هم مستحب است خب چرا عکس آن را نمی‌گویید؟ چرا نمی‌گویید چون «یامرُ» امر، ظهور بر وجوب دارد اصل این است و مطالبه است. خب وقتی عدالت چون واجب است پس احسان هم واجب است نه مستحب. احسان هم هرکس در هر حدی به هر کسی بتواند احسان کند و نکند خلاف فرمان خداوند عمل کرده است چون خداوند می‌خواهد ما را شد کنیم و الهی شویم از ماده و مادیات منقطع بشویم، صعود کنیم و ارتقاء پیدا کنیم خب همین آیه قرآن را می‌بیند و یک جور دیگر معنایش می‌کند. می‌گوید این‌ها برای موعظه است! از موسی‌بن‌جعفر(ع) نقل شده که اگر در جامعه اجرا می‌شد و بشود حتی یک فقیر در جامعه نخواهد بود یعنی یک معیار و شاخص داده است که جامعه‌ای که فقیر دارد یعنی هنوز در آن جامعه عدالت حاکم نشده است. خب این یک معیار اهل بیت(ع) است. پدر امام رضا(ع) پدر و معلم و مربی امام رضا(ع) حضرت موسی‌بن‌جعفر این را می‌گوید. خب اگر حالا اگر کسی گفت بیایید بر اساس این حدیث، اقتصاد، جامعه‌شناسی و فقه را معطوف کنید، نظریه‌پردازی و تفکر، این دیدگاه‌ها را بسط بدهید. «لَو عُدِلَ فی النّاس لا استَغنَوا» اگر عدالت باشد فقیری نخواهد بود پس نمی‌توانیم از عدالت انتزاعی بحث کنیم. شاخص مشخصی دارد راجع به محرومیت‌ها و این‌ها کاملاً قابل سنجش است. استنباط مستدل از آیات و روایات بشود دالّ بر این که این که دو طرف طیف قطعاً به لحاظ قرآن و احادیث پیامبر اکرم و اهل بیت حرام است. یک طرف این که اشخاص و خانواده‌هایی باشند که نیازهای اولیه و اساسی زندگی‌شان را ندارند یا کم دارند یعنی گرسنه می‌خوابند. مگر پیامبر اکرم(ص) نفرمودند که اگر سیر بخوابد و همسایه‌اش یعنی کسی که به او نزدیک است گرسنه بماند «فلیس بمسلم» مسلمان نیست. مگر پیامبر اکرم(ص) نفرمودند اگر اهل یک شهر و آبادی و محله‌ای شب بخوابند در حالی که در آن محله، در آن منطقه کسانی گرسنه‌اند وشب از گرسنگی خواب‌شان نبرده مگر پیامبر نفرمودند که خداوند متعال به آن مردم نظر رحمت نخواهد کرد و آن مردم را نخواهد بخشید. همسایگان و فامیل‌های آنان را نمی‌بخشد. مرفهین آن جامعه و ثروتمندان‌شان را نمی‌بخشد. مدیران و مسئولین‌شان را نمی‌بشد. این یک طرف. از آن طرف چقدر آیات و روایات داریم درست قطب مقابل هستند یعنی این‌قدر می‌خورند که دارند می‌ترکند. تمام زندگی‌شان افراط و تبذیر و اعتراف است چقدر ما آیه و حدیث علیه این‌ها داریم چقدر خداوند به این‌هایی که حلال و حرام و مشروع و نامشروع سرشان نمی‌شود و در توزیع و مصرف ثروت، خلاف فرمان خداوند عمل می‌کنند. چقدر ما آیات و احادیث داریم که صریح می‌فرماید این‌ها قطعاً جهنمی‌اند. آیات و روایاتی داریم که می‌گوید این‌ها پول‌پرست و بت‌پرستند. این‌ها «عبدت الاوثان» این‌ها عبادت‌کنندگان درهم و دینار هستند این‌ها خداپرست نیستند. این‌ها برای منبر و سخنرانی است این‌ها کاری به نظام‌سازی و جامعه‌پردازی و فقه ما ندارد چه کسی این همه روایات و آیات را از حوزه اجتهاد فقهی جدا و تفکیک کرده و کنار گذاشته است؟ به چه حقی آیات و روایات را تقسیم کرده که این‌ها فقط به کار فقیهانه و حکم شرعی و فتوا است و این بخش اعظم دین برای فتوا نیست و بر این اساس اصلاً فتوا نمیدهیم بر چه اساسی؟ تقسیم احکام به اخلاقی و فقهی. مگر این تقسیم یک تقسیم شرعی است مگر پیامبر و اهل بیت یک چنین تقسیمی کردند؟ تقسیمی که آن‌ها کردند واجب و مستحب و مکروه و مباح است و کجا ظاهر و اخلاق و فقه را از هم تفکیک کردند؟ راجع به کسانی که گرسنه نیستند اما مشکلات زیادی در زندگی دارند نان شب دارند اما خیلی به سختی دارند زندگی می‌کنند خب ما یک دسته آیات و روایات راجع به این‌ها داریم که باید به این‌ها کمک کنیم مگر حضرت علی(ع) نفرمودند که اگر مسئله خلافت و حکومت بعد از پیامبر(ص) همانطوری که پیامبر فرمودند بر اساس غدیر و غیر غدیر پیش می‌رفت فرمود: « ما عال‌ فیکم‌ عائِل، و لا ظُلم‌ منکم‌ مسلمٌ و لا معاهد‌» حتی یک خانواده گرسنه و فقیر نمی‌گذاشتم باشد و به هیچ کس از شما ولو غیر مسلمان در جامعه اسلامی نمی‌گذاشتیم ظلم بشود و حقوقش پایمال بشود. این می‌شود حکومت دینی. یعنی حضرت امیر(ع) صریح می‌فرماید که «عال فیکم عائل» اگر بین شما خانواده‌هایی باشند که گرسنه و گرفتار است بهداشت، مسکن، رفاه حداقلی، حتی آب آشامیدنی، لباس مناسب، غذای مناسب، کالری مناسب ندارد خب حضرت امیر(ع) می‌فرماید این یک انحراف است. «ما عال فیکم عائل» اگر حکومت اسلامی آن‌طور که ما گفتیم و می‌گوییم می‌گذاشتند و بگذارند مزاحم نشوند و بگذارند مدیریت کنیم حکومت اسلامی و شرعی را، حتی یک خانواده بین شما فقیر و گرسنه نمی‌گذاشتم «و لا ظلم من مسلم و لا معاهد» نه مسلمان و نه غیر مسلمان، یهودی، مسیحی، زرتشتی هر کس که در جامعه اسلامی است مسلمان نیست و اسلام را هم قبول ندارد ولی در سایه اسلام و حکومت اسلامی دارد زندگی می‌کند نمی‌گذاشتیم به این‌ها ظلم شود یعنی این‌ها خطر قرمز است حقوق اقلیت‌ها، مسئله فقر و گرسنگی و گرفتاری بعضی از خانواده‌ها، خب این اولین حکومت اسلامی بعد از پیامبر(ع) و حکومت علی(ع) است و آخرین حکومت هم که حکومت اسلامی جهانی است در روایات و احادیث اهل بیت(ع) می‌فرمایند آن روز یک جامعه جهانی و یک حکومت عدل جهانی برقرار شد و تمام این قدرت‌ها و ثروت‌های فاسد براندازی یا اصلاح و مدیریت خواهد شد به نفع کل بشر. همه شهروند یک شهر جهانی به وسعت کل کره زمین و همه حقوق‌شان محترم است و امنیت اخلاقی، معنوی، مادی، تأمین می‌شود آن وقت در روایات و احادیث پیامبر و اهل بیت است که آن روز آن جامعه ایده‌آل جهانی و انسانی ما آن جامعه‌ای است که که «لا تری محتاج الی الزکاه» حتی یک محتاج به زکات، حتی یک خانواده و یک شخص دیگری نباید در کل جهان پیدا شود که این گرسنه و فقیرو محتاج باشد و نیازمند باشد که زکات بدهند و کمک مالی بکنند این می‌شود تعریف جامعه دینی، حکومت دینی، جامعه مسلمان و فقه اسلامی. بله کسانی که می‌خواهند دین را از این مسائل جدا کنند و این نهادهای اقتصاد و ثروت و قدرت را سکولاریزه کنند و بگویند حقوق بشرو اقتصاد و سیاست این‌ها غیر دینی هستند حالا اسم آن را فرادینی یا ماقبل دینی می‌گذارند بازی با الفاظ می‌کنند ولی واقع این است که دین در این قضایا باید کنار برود، برای چی؟ برای این که این همه آیات و روایات دست صاحبان قدرت و ثروت را می‌بندد نمی‌گذارد هر غلطی می‌خواهند بکنند. دست محرومین را می‌گیرد و از جا بلندشان می‌کند. البته دعوت به فقر هرگز نشده یک عده‌ای طرفدار فقر و مخالف فقرا هستند این نگاه پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) دفاع از فقرا و مبارزه با فقر است. همه خانواده‌ها همه باید یک رفاه نسبی و یک زندگی شرافتمندانه داشته باشند منتهی حدود شرعی رعایت بشود آن غنا و آن رفاه مشروع می‌شود. مشروع یعنی چه؟ یعنی به حقوق دیگران تجاوز نکرده، لقمه را از دهان دیگران نقاپیده، بر اساس استثمار و غصب و غارت پیش نرفته است این حرام‌های شرعی در حوزه مسائل مالی و اقتصادی چیست؟ همه‌شان جایی است که دارد حقوق انسان‌های ضعیف‌تر را دارد ضایع می‌کند. چرا ربا حرام است؟ ربا استثمارانسان و نیروی کار است او باید کار کند و سودش مدام به تو برسد و این باز گرفتارتر می‌شود. قرآن که أکل به باطل را به عنوان یک قاعده کلی می‌فرماید که «لاتأکلوا بأموالکم بینکم بالباطل» حرام و خط قرمز است که اموال و مناسبات مالی و اقتصادی‌تان را بر اساس اکل به باطل پیش ببرید. اکل به باطل یعنی حرامخواری، یعنی ظلم به دیگران. اصلاً این حرام‌های شرعی همه‌اش برای حقوق بشر و حقوق انسان است. غصب و ربا حرام است. گرانفروشی، احتکار، غارت، دروغ گفتن در معامله، کلاهبرداری، تمام این‌ها چرا حرام است؟ برای این که همه این‌ها دارد حقوق مالی و اقتصادی یکسری از انسان‌ها و خانواده‌ها را ضایع می‌کنید. حرام‌های شرع دفاع از حقوق وکرامت انسان و بشر و فرد و جامعه است وقتی می‌گویند همه مرفه باشند منظور این نیست که در حد بخور و نمیر باشند. خب چقدر آیات و روایات در این باب همین‌جا در این منابع اسلام پیامبر و اهل بیت ذکر شده است که همه باید یک زندگی آبرومند داشته باشند مناسب عرف آن جامعه و آن زمان، شرافتمندانه زندگی کنند نه این که تنها بتوانند بخورند بلکه بتوانند بخورانند یعنی مازاد بر نیازشان داشته باشند که بتوانند به دیگران بدهند و انفاق کنند بتوانند کار خیریه هم بکنند بتواند حج بروند بتوانند زیارت پیامبر اکرم(ص) بروند بتوانند به زیارت حضرت رضا(ع) بروند به زیارت بقیه و امام حسن مجتبی(ع) بروند بتوانند بچه‌های خودشان را اداره بکنند و به یک جایی به یک سامانی برسانند بتوانند صله رحم کنند و اقوام و بستگان‌شان را کمک کنند به همسایه‌شان کمک کند به همکارش کمک کند بتوانند در هزینه‌های مفید اجتماعی مشارکت کنند خب حالا این حرف‌ها کمونیستی است؟ یا این‌ها عین آیات و احادیث ماست؟ کسی با پول و سرمایه و مال مخالفت نکرده، با اصل مالکیت که کسی مخالفت نکرده، منتهی چه نگاهی به پول و مالکیت باید داشته باشیم. دو جور نگاه است. یک) عبادت درهم و دینار؛ اصالت پول و ثروت به هر قیمت. توأم با غصب و ظلم و گناه و فساد این مال حرام می‌شود. دو) یا این که نه، در روایات پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) چقدر داریم که مال و پول و سرمایه اتفاقاً نعمت خدا و از پول تعبیر به خیر شده است. می‌فرماید: «عونٌ علی التقوا و الآخره» پول و ثروت و سرمایه، بهترین کمک و نیروی کمکی است به نفع تقوا، به نفع آخرت. کسی که تولید ثروت می‌کند، تولیت کار می‌کند، اشتغال ایجاد می‌کند، این عبادت است. اگر انگیزه و هدف و نیت هم درست باشد. کسی که دارد کارخانه و مزرعه درست می‌کند و اشتغال ایجاد می‌کند تولید و توزیع ثروت می‌کند این عبادت و آخرت است. مصرفش هم در آن حدی که واقعاً نیاز داریم که ما به بهداشت، به مسکن، به همسر، به امنیت، به آزادی، به رفاه، به آموزش، به بهداشت نیاز داریم خب این‌ها چطوری تأمین می‌شود؟ این‌ها با پول و سرمایه است وگرنه همین‌طوری که نمی‌شود. لذا این‌جا پول و سرمایه خیر و نعمت خداوند می‌شود. می‌شود «عونٌ علی التقوا و الاخره» کمک تقواست، کمک آخرت است. اما اگر خود این‌ها هدف شد آن وقت همین خود پیامبر اکرم(ص) و همین خدا و قرآن می‌فرماید آن وقت این سرمایه و ثروت که وسیله و هدف شد و پرستیده می‌شوند این باعث هلاکت دنیا و آخرت شماست هم در دنیا نابود می‌شوی و دیگران را نابود می‌کنی و هم آخرت و ابدیت خود را و دیگران را خراب می‌کنی. آیات و روایات را بگذارید در کنار این دسته که عرض کردم. این‌ها می‌آید می‌گوید اموال و ثروت را متمرکز و متراکم پیش خودتان نگه ندارید. «الّذین یکنزون ذهب و الفضه» خب دارد می‌فرماید «بَشِّر» اخطار کن به کسانی که طلا و نقره گنج می‌کنند می‌انبارند تراکم و تمرکز برای مصرف شخصی و آن را در جامعه به جریان نمی‌آندازند و وارد گردش مالی جامعه و خدمت به بقیه انسان‌های دیگر نمی‌کنند به این‌ها بگو که شما عذاب الیم و دردناکی در انتظارتان است. دنیای خودتان و دیگران را که این‌جا به گند می‌کشید و مشکلات زیادی را حتی برای خودتان درست می‌کنید حتی از این دنیا که می‌روید پوست شما را می‌کَنند. آیه کَنز، آیه کمونیستی است؟ این همه روایات از پیامبر(ص) و حضرت رضا(ع) داریم، از امام حسن(ع) داریم که اگر کسانی اموال و سرمایه‌های انبوه دارند این را از دسترس بقیه مردم بخصوص گرفتارها و نیازمندان دور نگه می‌دارند و بذل و انفاق نمی‌کنند این‌ها را در راه خدا و در مصارف درست اجتماعی مصرف نمی‌کنند این‌ها دشمنان خدا هستند، این‌ها جهنمی‌اند و به عذاب‌های بسیار سخت و دردناک در آخرت تهدید شدند. و در دنیا هم باید با این‌ها مبارزه کرد. فقه ما، مدیریت ما، اقتصاد آکادمیک ما باید به این‌ها توجه کند نمی‌توانیم بگوییم این‌ها ارزش هستند و ما با ارزش کاری نداریم این‌ها ایدئولوژی هستند. این که شما هم دارید می‌گویید ایدئولوژی است منتهی آن ایدئولوژی آمده فاسد است آن ایدئولوژی سرمایه‌داری و فاسد دنیاست اما این ایدئولوژی الهی و انسانی است. الهی است از این جهت که منبع و هدف انسانی است از جهت رعایت انسان‌ها و حقوق و دفاع از کرامت انسان، بخصوص از انسان‌های ضعیف و تحقیر شده و تضعیف شده. خب این چرا این همه تذکرات صریح و اخطارهای اهل بیت و پیامبر اکرم را راجع به این که اموال و ثروت را احتکار نکنید. انفاق کنید. در یک روایت می‌فرماید اگر دارید نه تنها با یک دست بلکه دو دوست‌تان انفاق کنید یعنی هم زیاد و هم سریع به کسانی که نیاز دارند بدهید شما که بیش از نیازتان دارید شما که این همه املاک و خانه و ثروت و طلا و ارز و پول دارید، به این‌ها چه نیازی دارید باید انفاق کنید و الا مسلمان نیستید این می‌شود احتکار ثروت. آیات و احادیثی طبقه‌بندی شده در «الحیات» که تصریح می‌کند که اگر در جامعه گرفتاران و نیازمندانی باشند و کسانی که صاحبان ثروت‌های بزرگ هستند بذل نمی‌کنند و دنبال رفاه و خوشگذرانی و عیاشی‌های بیشتر می‌روند غیر از این که فعل حرام کردند و عذاب الهی در انتظارشان است روایات ما صریح می‌فرمایند که حاکم اسلامی، حاکم شرع و احکام حکومتی این‌جا وارد می‌شود کاملاً می‌توانند این ثروت‌های انبوه را تعدیل کنند مالیات‌های سرنگین بر آن‌ها ببندند. همان چیزی که امام از آن به ولایت مطلقه فقیه تعبیر کرد احکام ولایی و از این قبیل که بر اساس مصلحت جامعه و مصلحت نظام است همین‌هاست و حالا جالب است اتفاقاً در نظام‌های اروپایی و آمریکایی سر این قضیه شعار می‌دهند اقتصاد آزاد و باز و... اما اصلاً اقتصادشان باز نیست برای سرمایه‌داران باز است اما برای توده‌های مردم کاملاً بسته است عوامل دقیق مالیاتی دارند در بعضی از این کشورهای غربی که به نام سرمایه‌داری مشهور شدند هرچه ثروت می‌شود مالیات‌ها سنگین‌تر می‌شود و اتفاقاً تعدیل ثروت می‌کند خب این همان حکم اسلام است. ملاک و هدف، هرچه نزدیک‌تر شدن به سمت قسط و عدالت است این می‌شود تمدن اسلامی و مدنیت سالم و انسانی. بله، حرمت مال، حرمت مالکیت، کاملاً هم معقول و هم مشروع است اما محدود به حدود شریعت است. «الناس مسلّطون علی اموالهم» شکی نیست. این اصل بسیار مترقی است که از پیامبر اکرم(ص) این حدیث نقل می‌شود این حدیث فوق‌العاده مترقی، دفاع از فرد، حقوق فرد، آزادی‌ها و فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی، اصلاً اگر مالکیت خصوصی نباشد که بزرگترین ظلم است که کسی کار بکند اما بقیه بخورند خودش نخورد، حریم نداشته باشد، امنیت اقتصادی نداشته باشی. این که خودش بزرگترین ظلم و گناه است. منتهی النّاس مسلطون علی اموالهم نه «الاغنیاء مسلط علی اموال ضعفا!» بحث این است. یک عده اقلیت یک درصد و چند درصد بر اموال بقیه، مسلط می‌شوند می‌قاپند با رشوه، با اختلاس، با گرانفروشی، با انواع توطئه‌های اقتصادی که چطوری تولید کننده جزء را ورشکست بکنیم چطوری قیمت را بالا ببریم خب این مگر اموالهم است که می‌گویی. نه این‌ها الناس هستند نه آن‌ها اموالهم است. «الناس مسلّطون علی اموالهم». همه مردم. فقیر و غنی. هر کس هر مقداری که زحمت می‌کشد باید به نتیجه تلاشش برسد. قطعاً حرمت مال و مالکیت خصوصی از محکمات و قطعیات عقل و شرع است اما ملاک دارد باید از روش مشروع و حلال به دست آمده باشد و الا اموالهم نیست. اموال غیر هم است! اموال دیگران است. شما که نباید مسلط بر اموال دیگران بشوید این می‌شود لیبرالیزم اقتصادی. خب این مبنایی است که شما آنچه که تحت عنوان نظام اقتصادی اسلام، ما از اواخر دهه 50 و 60 خواندیم، از امام، از مطهری، از محمدباقر صدر، که همه‌شان هم شهید و کشته شدند همین است که این اصول قرآن و حدیث پیامبر و ائمه را، با این‌ها برخورد علمی و عمل‌گرایانه بکنید. این‌ها را مبنای فقه و اقتصادتان و مدیریت‌تان و مباحث آکادمیک‌تان قرار بدهید. اصل اقامه قسط بر همه اصول و قانین و قواعد دیگر جزئی مسلط و حاکم است همه آن‌ها را وتو می‌کند اگر یک جایی واضح است یعنی عقل و عرف و شرع می‌گویند که این خلاف قسط و عدالت است هرجا حکمی یا فتوای فقهی می‌دهیم یا قانونی علمی ادعا می‌کنیم یا داریم در نحوه مدیریت اِعمال حکمرانی می‌کنیم جهت‌گیری آن فتوا و آن دیدگاه و آن نوع مدیریت باید فلشش به سمت عدالت و قسط باشد. عدالت و قسط هم چیزی نیست که ما نفهمیم و سرمان نشود. عدالت و قسط در بسیاری از مباحث حتی نه تنها معیار عقلی دارد بلکه معیار عقلایی هم دارد یعنی عرف عقلا می‌فهمند که این تبعید و این فساد و این ظلم است. یک بخشی‌اش هم تخصصی باشد متخصصین بحث کنند اما این‌طوری نیست که کلاً عدالت و قسط شعر و شعار باشد.

روایت از امام صادق(ع) و ائمه دیگر داریم که صریح می‌فرمایند بقاء جامعه اسلامی، بقاء اسلام در کل جامعه و بخصوص بین مردم، جوانان، خانواده‌های محروم، گرفتاری‌ها و مشکلات، اصلاً بقاء اسلام و مسلمین بر این است که سیر و مسیر اموال و امکانات در جامعه به روش درستی پیش برود و مدیریت بشود یعنی کاملاً صلاح و فساد، دین و بی‌دینی ارتباط دارد با این که اقتصاد و اموال چطور پیگیری شوند. امام صادق(ع) می‌فرمایند آنچه که مایه‌ی بقاء اسلام و مسلمین است هم مکتب را و هم جامعه اسلامی را این است که اموال «عن تسیر الاموال عند من یعرف فیه الحق و یصنع المعروف» باید زمام مدیریت اقتصاد و اموال دست کسانی باشد که در حوزه اقتصاد و مال و مدیریت مالی حق و میزان درست را می‌دانند و آن‌جا عمل درست و کار خیر و عمل صالح انجام می‌دهند «یصنع المعروف» پس معروف و منکر اقتصادی داریم که بخشی از آن را عرف می‌فهمد. عرف و عقلا همه جا می‌فهمند و یک بخشی از آن هم تخصصی است که متخصصین عرف خاص را متخصصین بگویند. از آن طرف می‌فرماید «من فناء الاسلام و المسلمین» اگر می‌خواهید اسلام و مسلمین نابود بشوند مدیریت اموال و اقتصاد و وضعیت و ثروت و سرمایه را در جامعه رها کنید که این حق تملک و حق تصرف بدون هیچ قید و شرطی به دست آن‌هایی که دزدتر و کلاهبردارترند بیفتد، احتکار می‌کنند بخیل هستند و هر چه هست برای خودشان و بستگان‌شان و باندشان برمی‌دارند کاخ و زندگی‌های تجملاتی و اسراف و تبذیر و اتراف و اتلاف، نعمت خدا را نابود می‌کنند. این‌ها آیه و حدیث نیست ؟ این‌ها سوسیالیزم است؟ این که می‌فرماید کنز طلا و نقره نکنیند ثروت‌ها و سرمایه‌ها را متمرکز و متراکم و متوقف و راکد نکنید می‌فرماید اگر توانگران حق را بشناسند در آن حوزه اقتصاد و کار خودشان و ثروت را در جهت خیر جامعه و امّت قرار بدهند محال است که این تروت‌ها پیش یک عده‌ای متراکم بشود. شما الآن می‌بینید که خانه در همین تهران است که اجاره آن چند میلیارد است. خب این‌ها را چگونه می‌شود توجیه کرد؟ از دین و امام حسین و اهل بیت همین‌طور حرف بزنیم و بگوییم عیب ندارد بالاخره این‌ها هم است! این‌ها خلاف آیات و روایات است. این‌ها خلاف است زندگی‌های سوپر اشرافی، کاخ‌ها. یک زمانی یک اقلیتی این‌طور بودند اصلاً قبل از انقلاب جامعه ایران فقیر بود و نمی‌توانستند حالا که این همه رفاه و ثروت است حالا شما چقدر کاخ‌نشین دارید در بعضی شهرها! چقدر از این ثروت مردم را به خارج از کشور بردند و می‌برند در این شرایط گرانی، محرومیت‌ها، تورم، گرفتاری، گرانی مسکن و... آن وقت یک عده‌ای همه چیز بیش از سهم صدبرابر سهم‌شان دارند و اغلب قریب به اتفاق این‌ها هم به روش نامشروع و حرام مالک این‌ها شدن، خب این خلاف روایات پیامبر اکرم(ص) و خلاف سنت امام حسن و حضرت رضا(ع) است تا امام حسن عسگری(ع)، تا شعار مهدویت و انتظار است. خب ببینید راجع به حضرت حجّت(عج) چه می گویند ایشان می‌خواهد در دنیا چه کار کند. شعار اصلی ایشان عدالت است. این نابرابری‌ها را دیدن باعث می‌شود که اسلام و دین ضعیف شود و دین‌گریزی این‌طوری پیش می‌آید و الا خیلی از این مسائل این‌ها شبهات نظری دارند و الا نمی‌تواند تحمل کند از دین و اسلام حرف بزنیم هم این موارد را در تبعیض و فساد و ظلم و رانت‌خواری ببینیم باز شکاف‌های طبقاتی را ببینیم در واقع کسانی که فکر می‌کنند می‌شود بدون عدل و عدالت دین و دینداری را در جامعه حفظ یا تقویت کرد قطعاً اشتباه می‌کنند هم تجربه این را می‌گوید هم نقل می‌گوید عقل می‌گوید و قرآن و سنت پیامبر(ص) قطعاً خلاف این است. پیامبر اکرم(ص) که در مسجد می‌بینند مسلمان مرفهی نشسته و در کنارش یک مسلمان فقیری آمد نشست این لباسش را یک مقداری جمع کرد چیزی هم به او نگفت نه توهینی نکرد نه هیچی. اما پیامبر(ص) تحمل نمی‌کنند فرمودند ترسیدی ایشان نزدیک شما می‌نشیند از فقر او به تو چیزی برسد یا ثروت تو به او برسد؟ نمی‌شود که بیایی در نماز جماعت مسلمان و جزو اصحاب پیامبر(ص) باشی اما نگاهت به مسئله فقیر و غنی این‌طوری باشد که حالا او اجمالاً وجدان اسلامی داشت عذرخواهی کرد و گفت ببخشید این‌ها اخلاق اشرافی عصر جاهلیت و قبل از اسلام است که هنوز من گرفتار آن هستم و معذرت‌خواهی کرد و گفت من چقدر از اموالم را به ایشان بدهم؟ هرچقدر بفرمایید به ایشان می‌دهم که ایشان من را ببخشدو شما هم من را ببخشید. حتی در یک حدیث دیدم که گفت من حاضرم نصف اموالم را به ایشان بدهم. آن وقت آن مؤمن فقیر قبول نمی‌کند و می‌گوید نمی‌خواهم. او می‌گوید چرا نمی‌خواهی؟ می‌گوید برای این که می‌ترسم مثل شما بشوم یعنی من همین نگاه را پیدا کنم این پیامبر می‌تواند شکاف‌های طبقاتی را ببیند و تحمل کند؟ از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که از داشتند از کوچه‌ای رد می‌شدند یک خانه‌ای دیدند که یک مقداری اشرافی است و هرکس از آن‌جا رد می‌شود یک نگاهی به آن خانه می‌کند. فرمودند به صاحب این خانه بگویید تو اهل جهنمی! هرکس خانه‌ای و امکاناتی بسازد که مردم و هرکس رد می‌شود بایستد نگاه کند و حسرت بخورد که زندگی ما زندگی است یا این‌ها زندگی است؟ پیامبر(ص) فرمود مسلمان نیست جهنمی هستید. آن وقت جالب است که آن خانه برای یکی از این اصحاب و مذهبی‌ها بود رفتند به او گفتند پیامبر اکرم(ص) تو را نفرین کردند و تو جهنمی هستی. این خیلی دستپاچه شد – طبق آن نقل – آمد خدمت پیامبر(ص) سلام کرد. پیامبری که می‌گویند جواب سلام واجب است و خودشان زودتر از همه به همه سلام می‌کنند جواب سلام این آقا را ندادند رویشان را برگرداندند. آمد آن طرف سلام کرد باز پیامبر به او محل نمی‌گذارد. می‌گوید آقا من چه کردم؟ من معذرت می‌خواهم. من از پول خودم و از پول حلال این خانه را ساختم. خلاصه پیامبر(ص) او را نبخشید تا او رفت آن برج را خراب کرد نه این که همه مساوی باشند اما نباید هم کاخ‌نشینی باشد که هرکس رد بشود بگوید عجب خانه‌ای! خوش به حال این‌ها! ما چی هستیم! خب این‌ها نباید در حوزه فقه اقتصادی، قانون‌گذاری، مدیریت این‌ها نباید لحاظ شود؟ با میلاد گرفتن برای پیامبر و عزاداری برای پیامبر این مسائل حل می‌شود؟ خب این‌ها خیلی مهم است و از این قبیل احادیث در سنت پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان یکی دوتا نیست. حالا آیا این‌جا پیامبر یک کار کمونیستی کرده که یکی از اصحاب نمازخوانش را که تازه از راه حرام هم نبوده ولی یک خانه اشرافی برای خودش ساخته، جواب سلامش را نمی‌دهند و او را طرد می‌کنند آیا پیامبر کمونیست بوده؟ چه رسد به کسانی که وضعیت و امکانات‌شان طوری است که اصلاً نگاه به سبک زندگی این‌ها روح آدم را نجس می‌کند. آن‌قدر دارند و آن‌قدر باز بیشتر می‌خواهند و سیر نمی‌شوند مثل سگ هار هستند هنوز این تفریح‌ها و عیاشی‌اش تمام نشده دارد نقشه عیاشی بعدی را می‌ریزد. هنوز این تمام نشده منتظر آن است. نه به حلال وحرام, نه به حق‌الله و نه به حق‌الناس هیچ اعتقادی ندارد! انگار نه انگار که آخرتی، بهشتی و جهنمی، محضر خدایی، انگار غیر از او هم هیچ کس وجود ندارد. آدمی نیست، اصلاً کسی در این عالم نیست فقط اوست. ببینید نمی‌شود با این نگاه دینداری را در جامعه حفظ و تقویت کرد کسانی که این تفکر را دارند مسابقه ثروت و سرمایه‌داری می‌گذارند و اصلاً حلال و حرام مطرح نیست حتی دیدید بانک‌ها تبلیغ می‌کنند در همین تلویزیون، البته قبلاً بیشتر بود که بیایید به بانک ما، ما بیشتر پول مفت و مال مفت به شما میدهیم. جامعه را به حرص و رقابت، اکل مال به باطل و تکالب تبدیل کنیم . فرهنگ کفر و سرمایه‌داری این است که همدیگر را بجوید و گاز بگیرید و جلو بروید. لگد بزنید این بیفتد تو برو! این سرش را توی توبره تو بکند و تو هم سرت را توی توبره این بکن! این فرهنگ دینی است؟ «إنّما المؤمنون الاخوه» اخوّت و برادری با این سبک زندگی قابل جمع است؟ خب حالا یکی از نکات مهم که دوستان توجه کنند، من دوستان را ارجاع می‌دهم به دو جلد از «الحیات» جلد 3 و 4, بطور خاص که حدود 15 فصل، چون کل 4 جلد100 فصل است. 15 فصل فقط آیات و احادیث پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است علیه این نوع رفاه‌پرستی و رفاه‌زدگی و اصالت پول و سود. چقدر لعن و نفرین که این‌ها کفر و شرک است قطعاً جهنمی هستند. این‌ها مسئول فقر و گرفتاری مساکین و گرفتاران جامعه هستند باید حکومت جلوی این‌ها بایستد باید این کاخ‌ها را از این‌ها بگیرد باید مالیات‌های سنگین ببندند. مگر در غرب مالیات سنگین نمی‌بندند. شما در غرب یک نوشابه بخواهی بخوری مالیات آن را از شما می‌گیرد در همین اروپا اسکاندیناوی شمال اروپا مگر می‌گذارند کسی ثروت بشود، باید تولید کار بکنی کاملاً اموالی که زیاد می‌شود چقدر از کجا؟ همه این‌ها باید شفاف دیده بشود. شفافیت اقتصادی. پس افراط و تفریط در مسئله اقتصاد هر دو ضد قرآن و سنت است و پیامبر اکرم و اهل بیت(ع) با هر دوی این‌ها درگیر شده، هر دو نابودکن هستند. هم دین را و هم متدینین را، هم اسلام و هم مسلمین را نابود می‌کنند هم فضیلت‌های اخلاقی را نابود می‌کنند. این تفکر اصالت سود و هرچه بیشتر به هر قیمت درآوردن یعنی مالکیت بدون حد و مرز، یعنی مالکیت را به جای خدا نشاندن بدون حد، یعنی «الهیاکم التکاثر» این ضد دینداری و ضد اخلاق و ضد تعهد و تاریخ است این ضد تکلیف است. این انسان را تبدیل به حیوان می‌کند این غده سرطانی است خب این همه آیات و روایات می‌گوید که این‌ها این است و الا می‌گویند این‌ها آیات و روایات کمونیستی است. خب این‌ها را باید واقعاً توجه کرد. این نگاه نه فقط مشکل اقتصادی برای جامعه درست می‌کند بلکه مشکلات بسیار اخلاقی ایجاد می‌کند بلکه فضائل اخلاقی را احسان، صبر، مدارا، خدمت به یکدیگر، انفاق، ایثار، همه این‌ها را نابود می‌کند همه می‌شوند حیوانات درّنده‌ای که, انسان گرگ انسان. واقعاً هم در تربیت غیر دینی یا جامعه‌ای که تربیت الهی ندارد همه انسان‌ها گرگ همدیگر هستند. انسان گرگ انسان است! اما در نگاه اسلامی آن جامعه و فرهنگ و تربیتی که پیامبر و اهل بیت می‌خواهند و قرآن برای آن آمده این است که انسان‌ها همه برادر و خواهر هم هستند نه گرگ همدیگر. «إنّما المؤمنون الاخوه». بعد ما چقدر روایات مکرر از ائمه در مقاطع مختلف داریم اهل بیت(ع) که یک عدد و رقمی می‌دهند و می‌فرمایند این مقدار پول از راه حلال و مشروع در این جامعه الآن به دست نمی‌آید. آن‌ها عدد و رقم دادند ولی الآن نمیخواهیم بگوییم آن عدد و رقم مطلق است و برای همیشه است. نه؛ ولی معنی‌اش این است که در هر دوره‌ای در آن جامعه، می‌شود عدد و رقم هم داد که الآن با این وضعیت تورم با این گرانی و با این مشکلات، و... اگر کسی این‌قدر این تعداد خانه، این تعداد امکانات و این مقدار پول دارد این نمی‌تواند از راه حلال و مشروع به دست آمده باشد. این حتماً بند و بست است. این حتماً اختلاس و رشوه است. این اکل مال به باطل است. نمی‌شود. چرا ائمه در مقاطع مختلف عدد و رقم دادند ولو مناسب همان وقت و همان عرف باشد یعنی امام حسن مجتبی(ع) کمونیسم و مارکسیزم بوده؟ امام رضا(ع) مارکسیزم و سوسیالیست بوده؟ اصلاً عقل تجربی، عقل‌تان را به کار بیندازید دور و برتان را نگاه کنید آیا با کار سالم در بازار، چه تولید، چه تجارت و... امکان دارد که بعضی‌ها یک شبه صدها میلیارد، هزاران میلیارد پول به دست بیاورند؟ امکان دارد این وام‌های نجس حرامی که رفتند کسانی گرفتند بخصوص در این دوره دولت قبل، هزار میلیارد! دو هزار میلیارد! اصلاً این‌ها بدون بند و بست و از راه درست و مشروع امکان دارد و می‌شود چنین پول‌هایی جمع بشود؟ خب این‌ها حلال و مشروع نیست نه این که فقط اخلاقی نیست مستحب نیست نه، بلکه به لحاظ فقهی حرام است. اصلاً در روایاتی از پیامبر اکرم(ص) داریم و اهل بیت همچنین که مال را تعریف کردند که چی مال است؟ فرمودند مال «ما یقوم به الناس» است یعنی آنچه که جامعه را سر پا نگه دارد آن مال و قوام اجتماعی می‌شود. از امام باقر(ع) روایت نقل می‌کنند که پول و درهم و دینار فلسفه وجودی‌شان این است که جامعه بتواند سر پا بایستد سامان پیدا کند این فلسفه مال است. اگر غیر از آن باشد یعنی در خط تکاثر بیفتد این درست در نقطه مقابل نه تنها دین و توحید است بلکه در نقطه مقابل عقل و عقلانیت است. امام در آن تفسیر حدیث جنود عقل و جهل، از امام صادق(ع) تصریح می‌کنند که سربازان جبهه عقل و جبهه جهل چیست؟ آن وقت می‌فرماید تکاثر جزو سربازان جبهه جهل است یعنی درست برخلاف عقلانیت است. خب این تعبیر از ائمه متعددی به شکل‌های مختلفی نقل شده است که پولی که قوام اجتماعی ایجاد نمی‌کند بلکه ضد قوام است یعنی نمی‌گذارد یک جامعه سالم، سراپا بایستد و همه یک زندگی شرافتمندانه داشته باشند با تفاوت‌ها، نمی‌گوییم بی‌طبقه، نمی‌گوییم عدالت مثل ماشین چمن‌زنی است نه، ولی این معیار است این می‌شود از لشکریان ویرانگر جهل و ضد عقلانیت. بله تفاوت باید باشد. یک عده‌ای زرنگ‌ترند، یک عده‌ای فعال‌تر و زحمت‌کش‌ترند یک عده‌ای ضریب هوشی‌شان بالاتر است یک عده‌ای عاقل‌ترند یا عقلانی‌تر عمل می‌کنند. یک عده‌ای برنامه‌ریزی بلندند و یک عده‌ای چه و چه. خب این‌ها عیبی ندارد معلوم است که او مرفه می‌شود و این فقیر می‌شود یک عده‌ای هستند بخاطر تنبلی فقیر می‌شوند یک عده‌ای بخاطر این که دنبال مال مفت است زحمت‌کش نیست فقیر می‌شود یکی بخاطر این که از خواب زود بلند نمی‌شود و دنبال کار نمی‌رود. یکی بخاطر این که عقل اقتصادی ندارد فقیر شده است یکی به خاطر این که طمع زیادی دارد و دنبال مال مفت است شکست خورده فقیر شده است. این‌ها که خلاف عدالت نیست این خودش مقصر است. البته به او هم وقتی از پای درآمد باید کمک کرد. بنابراین این نگاه که همه باید به یک اندازه داشته باشند این نیست. ملاکیت خصوصی، تفاوت آدم‌ها، همه حتماً هست باید هم باشد اما این فاصله نباید نجومی باشد! نباید معلوم نباشد که کی چقدر از کجا آورده! این‌ها مشکل عقلانی است این‌ها مشکلی شرعی نیست، این بی‌حساب کتاب بودن‌ها و بی‌صاحب بودن بخش‌هایی از کشور بخصوص در این دوره‌های گذشته، که حالا امیدواریم از این به بعد بهتر بشود علائم بهبهود هست انشاءالله که بشود و ادامه پیدا کند و الا این‌ها که خلاف شرع و هم خلاف عقل است. یک مدیریت درست عقلانی باشد، قرآن می‌فرماید «لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ» (نساء/ 5)؛ مدیریت اموال و اقتصاد‌تان را دست آدم‌های سفیه ندهید هم سفاهت فردی در حد آدم‌هایی که خل و چل هستند. فقط آن نیست. از امام حسن مجتبی(ع) می‌پرسیدند این آیه‌ای که اموال‌تان را دست سفیهان ندهید منظورتان از سفاهت چیست؟ منظور دیوانه و خل و چل است که عقل معمولی هم ندارند؟ فرمودند نه، سفیه در اموال منظور است. ممکن است یک کسی از لحاظ عرفی آدم سالم و متعارفی باشد مشنگ نباشد اما در مسائل اقتصادی عقلش درست کار نمی‌کند. قرآن می‌گوید دست کسانی که به لحاظ اقتصادی سفیه هستند اموال‌تان را ندهید. پس تفاوت آری، اما تعارض، شکاف‌های عجیب نه. خب این آیات و روایات را باید همه را با هم دید، کنار هم گذاشت. حالا ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا اموالی که به روش غصب و حرام به دست آمده، این‌ها از نظر پیامبر اکرم(ص) مالیت دارند؟ یا نه؟ شما ببینید همین نظام سرمایه‌داری که مدام این حرف‌ها را به اسم آن‌ها مطرح می‌کنند همین اقتصاد اروپا و آمریکا، بخش مهمی از آن، نه همه‌اش. با این که این همه از تکاثر و فاصله‌های طبقاتی و اخلاق سرمایه‌داری ضربه خوردند یک جهنمی ساختند. مدام تبلیغ کردند که برابری، رفاه، تأمین اجتماعی، خب خیلی‌هایش دروغ است صدها هزار کارتن‌خواب در همین خود آمریکا، چند ده میلیون گرسنه و زیر خط فقر مطلق هستند، و خیلی جاهای دیگر، تبعیض نژادی، تبعیض جنسیتی، تبعیض اقتصادی همه هست اما حواس‌تان باشد در همین‌هایی که اسم آن را اقتصاد باز و آزاد می‌گذارند مالیات‌ها سنگین است برای این که یک چاره کنند و یک تعدیلی ایجاد کنند و کشور را بشود اداره کنند به شدت سنگین و دقیق در بستن مالیات هستند. مالیات بر ارث، مالیات بر هر معامله و... در بعضی از کشورهای اروپایی که به لحاظ اقتصادی از بقیه وضع‌شان بهتر بوده، شما از یک حدی تقریباً امکان ندارد بتوانید بیشتر ثروت جمع کنید. گاهی می‌شود تا 70- 80 درصد آن را به اسم مالیات باید به دولت بدهد از او می‌گیرند. خب این‌ها که کمونیست نیستند. حالا وقتی که نوبت به مسئله مصلحت نظام ولایت مطلقه می‌شود 1400 سال پیش می‌گویند با این نوع غنا و رفاه و تکاثر ثروت بی‌حد و حساب مبارزه کنید و جلوی آن بایستید. این یک سرطان اقتصادی است باید جراحی شود، جراحی خونریزی دارد، درد دارد، قبلش بی‌هوشی موضعی و یک بی‌حسی موضعی لازم است، مراقب باشید خونریزی نکند به مرگ منجر نشود همه ملاحظات را باید بکنید اما حرکت کنید. یک جایی کل آن را مصادره کنی یا بخش‌هایی را مصادره کنی، یک جاهایی مصادره لازم نیست باید مالیات‌های سنگین ببندید. یک جایی باید این واردات و صادرات را کنترل کردیک عده روی عقده زمانی کسانی احساسات و عقده‌ها گفتند که هرکس پول دارد از آن‌ها بگیرید به ما بدهید! نه، بر اساس عقده و کینه‌های طبقاتی ما در اسلام نداریم اما مسئله عدالت، انصاف، قسط، اخلاق اسلامی، روح برادری این‌ها خیلی مهم است. امام حسن عسگری(ع) که همین ایام شهادت ایشان است این جمله را از ایشان بشنویم این روایت را من در «الحیات» دیدم، جای دیگر قبلاً ندیده بودم راجع به یک بافت فاسد اجتماعی آن موقع بنی‌عباس می‌فرماید: «أَغْنِیَاؤُهُمْ یَسْرِقُونَ زَادَ الْفقَرَاءِ»؛ سرمایه‌داران‌شان دارند توشه و رزق فقراءشان را بالا می‌کشند! اصلاً تعبیر به «یسرقون» می‌کند یعنی سرقت است یعنی دزدی است. این معنی‌اش این نیست که ثروتمندان از دیوار خانه فقرا بالا می‌روند و توی خانة آن‌ها می‌روند چیزی از آن‌ها می‌دزدند، نه؛ سبک مناسبات اقتصادی شان سرقت است و اغنیاء از فقرا دارند می‌دزدند و بالا می‌کشند. امام حسن عسگری(ع) پدر مهدی، پدر عدالت، کسی که قهرمان عدالت جهانی و اقتصادی را در دامن خودش پروراند و حفظ کرد. امام حسن عسگری(ع) که حتی نگذاشتند ایشان به سی سال برسد و قبل از آن، 20 و چند سالگی دستگاه ایشان را شهید کرد. خب ایشان صریح می‌گوید هرجا یک چنین وضعیتی می‌بینید بدانید اغنیاء و اشراف و سرمایه‌داران آن جامعه دارند رزق و ثروت و خانه و امکانات محرومان و گرسنگان و ضعیفان آن جامعه را دارند بالا می‌کشند «یسرقون»، این‌ها مسئول‌اند. این دارند فقر را به شما تحمیل می‌کنند به چه کسانی؟ آن فقیری که خودش و زن و بچه‌اش دارند دو شیفت کار می‌کند و اولیات زندگی‌اش را نمی‌تواند تأمین کند. نه فقیرهایی که مفت‌خور و گدا صفتند، آنها را باید ادب‌شان کرد و به کار مجبورشان کرد. صحبت آن‌ها نیست. ترویج مفت‌خوری نیست.

من خواهش می‌کنم این حدیث پیامبر اکرم(ص) را دقت کنید که فرمود از ثروتمندان جامعه بگیرید و به محرومین جامعه بدهید، یا خودشان به زبان خوش بدهند. در چه حد؟ آیا در حدی که از گرسنگی نمیرند؟ نه؛ «حتی یُلحقِهم بالناس» تا آن‌هایی که از کاروان رفاه و اقتصاد جامعه عقب ماندند آن‌ها را برسانید و به بقیه ملحق کنید. آن‌هایی که از کاروان اقتصاد عقب افتادند دارند می‌افتند آن‌ها را باید به بقیه برسانید یعنی یک سطح زندگی متوسط مثل بقیه داشته باشند. چرا خداوند متعال می‌فرماید، چرا پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید که خداوند فرمود «ما کان لله لیظلمهم» هرگز این خداوند نبوده است که ظلم و ستم کرده و بی‌عدالتی را حکام و مقدر و مقرر کرده است «ولکن کانوا انفسهم یظلمون» بلکه آنان خودشان هستند که ظلم می‌کنند، خودتان داریم به هم ظلم می‌کنید. چرا این ظلم را پای خدا می‌نویسید؟ چرا می‌گویید این‌ها قسمت و قدر به خواست خداست. پیامبر اکرم(ص) فرمود خداوند می‌خواهد که همه خانه،‌امکانات و درآمد متوسط داشته باشند و بتوانند زندگی کنند و امام صادق(ع) می فرماید رسول خدا فرمود که «حتی یلحقهم بالناس» فقرا باید به بقیه مردم ملحق بشوند یعنی یک سطح زندگی متوسط عرفی که نیازهای اصلی آن‌ها باید تأمین بشود. مدام می‌گوییم علی، علی، ما شیعه‌ایم، شیعه مرتضی علی، آقا شفاعت ما را بکن، آقا ما مردیم شب اول قبر بیا! خب این‌ها را می‌گوییم باید هم بگوییم اما حواس‌مان نیست که حضرت علی(ع) فرمود معیار من در زندگی و حکومت، و در مسئله اقتصاد این است که «الذَّلِیلُ عِنْدِی عَزِیزٌ» ضعیفان پیش من عزیزند و باید به عزت برسند «حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ لَهُ،» تا از کسانی که حق این‌ها را پایمال کردند بگیرید «وَ الْقَوِیُّ عِنْدِی ضَعِیفٌ..» و اغنیاء، و صاحبان قدرت و ثروت پیش من ناچیز و ناتوانند و پشیزی ارزش ندارند «حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُ،» تا حق دیگران و حقوق محرومین را از توی گلوی آن‌ها بیرون بکشم. خب این علی است. بسم‌الله! چه کسی شیعه مرتضی علی است؟ آقا توسل به اهل بیت! توسل به امام حسن مجتبی! توسل به امام رضا! خب بله، «توسلت بک الی‌الله» توسل به خداوند از طریق پیامبر و اهل بیت او. کار بسیار خوب و درستی است کاملاً هم توحیدی است این غیر از توسلات مشرکانه است، این توسل توحیدی است. ولایت اهل بیت این‌ها هستند. ولی توسل و ولایت در درجه اول مگر معنی‌اش اطاعت نیست؟ مگر ولایت بدون اطاعت می‌شود؟ مگر توسل به امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) و امام حسن عسگری(ع) توسل به پیامبر اکرم، مگر توسل به قرآن، قبل از همه توسل به خداوند از طریق پیامبر اکرم و توسل به قرآن، مگر این‌ها احتیاجی به عمل و تقوا ندارد؟ به حرف است؟ شیعه علی بودن، شیعه اهل بیت بودن، خیلی کار دقیقی است و آسان هم نیست. امام رضا(ع) فرمودند خوشا آنان که تعالیم ما را زنده کنند «یحییون امرنا» امر و پرچم ما را بالا ببرید حرف‌های ما را به بقیه برسانید خرابش هم نکنید. کار کنید «الناس» کل بشریت سخنان ما را درست بفهمند و بشنوند. آیین ما را بشناسند. ما را دوست بدارند و بشریت را به این سمت جذب کنید تا ما آن‌ها را به سمت سعادت ببریم و بهشتی‌شان کنیم و آن‌ها را به رشد برسانیم. خب این معیارهای پیامبر اکرم(ص) است این احیای امر اهل بیت معنی‌اش این است یعنی درست فهمیدن، درست حرف زدن و درست عمل کردن. و خلاف این باشد در واقع ما خودمان در رأس ضد انقلاب هستیم و در مسیر نابودی اسلام و مسلمین عملاً فعال بودیم و عمل کردیم. اسم آن را می‌خواهید اصولگرایی بگذارید، اصلاح‌طلبی بگذارید، همه این‌ها حرف است. اگر کسی اصلاح و اصلاح طلب است بداند که پیامبر و اهل بیت(ع) فرمودند که «الرعیه لا یصلحها الا العدل» جامعه را هیچ چیز به جز عدالت اصلاح نمی‌کند که همه حقوق‌شان و حدودشان معلوم باشد. اصلاحات یعنی عدالت اسلامی، یعنی حق‌الله و حق‌الناس. هر چیز دیگری به اسم اصلاحات مطرح شود افسادات است. همان که قرآن می‌فرماید کسانی که «یفسدون» فساد می‌کنند بعد هم ادعا می‌کنند که «إنّما نحن مصلحون»! ما مصلح هستیم فقط هم ما مصلح و اصلاح‌طلبیم. آنهایی که می‌خواهند فقط با قدرت یک جامعه‌ای را مهار کنند اهل بیت(ع) فرمودند «اجعل ... العدل سیفک» عدالت را شمشیر خود قرار بدهید یعنی با فشار و زور و قدرت و خشونت نمی‌توانید جامعه را مدیریت کنید و درست پیش ببرید. قوی‌تری از هر سلاحی و برّنده‌تر از هر شمشیری اجرای حداکثری عدالت است در حد توان. تأمین حقوق، و مبارزه با بی‌عدالتی است. این منطق است. وقتی پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید خداوند فرمود یعنی فرمان قرآن این است که انبیاء آمدند با کتاب و آهن و ترازو و بعد می‌فرماید برای چه آمدند؟ «لیقوم الناس بالقسط» هدف برای قسط و عدالت اجتماعی در همه ابعاد است مادی و معنوی. دارد هدف‌گذاری می‌کند. هر جای دیگری را می‌گوید اگر هدف بگیرید، توسعه بدون عدالت، دینداری، و شعائرگرایی بدون عدالت، همه این‌ها خلاف این جهت‌گیری قرآنی است. این‌هایی که می‌گویند امکانات کره زمین کم است برای همه کافی نیست گرسنگی قطعی است، آدم‌ها زیادی‌اند یا قسمت نشد، سهم به همه نمی‌رسد یا خداوند متعال می‌فرماید «نحن قسمنا بینهم معیشتهم» ما معیشت همه بشریت بلکه همه موجودات را آفریدیم ما تقسیم کردیم ما طبیعت را بارور کردیم خلق کردیم. هر موجودی که به دنیا می‌آید و خلق می‌شود رزق آن خلق شده است. اگر رزق او به دستش نمی‌رسد کسان دیگری دارند رزق او را غصب می‌کنند یا او تلاشی که خودش باید برای رسیدن به آن قسط بکند نمی‌کند. پیامبر اکرم فرمود قرآن می‌فرماید ما حتی برای حیوانات و جانداران، حتی برای جانداران و حشرات، ما رزق این‌ها را آماده کردیم «متاع لکم و لأنعامکم» هم برای خودتان و هم برای حیوانات. همه موجودات رزق‌شان هست منتهی یک کسانی – همان تعبیر امام حسن(ع) عسگری – یک عده و اقلیتی صاحب قدرت و ثروت هستند «اغنیائهم» سرمایه‌داران و اشراف بزرگ‌شان «یسرقون زاد الفقراء» سهم فقرا می‌دزدند و سرقت می‌کنند یعنی غصب و سرقت دارد اتفاق می‌افتد و الا خداوند معیشت همه را تأمین کرده است حتی پشه.

بنابراین خواستم این‌جا اولاً به ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) و امام حسن مجتبی سبط اکبر(ص)و امام علی‌بن‌موسی الرضا(ع) ادای احترام بکنیم. و خدمتی بکنیم در جهت احیاء امرنا که روشن بشود قرآن سنت پیامبر و اهل بیت راجع به عادی‌ترین، مادی‌ترین محسوس‌ترین مسائل انسان چیست؟ مسئله فقر و غناست. و این که چه کسانی می‌گویند ما نظام اقتصادی در اسلام ندیدیم! ما آیه و حدیث و فتوا دیدیم!‌و سال‌ها هم فقه می‌خوانند و تدریس می‌کنند و همین‌ها را هم نمی‌فهمند. از آن طرف کسانی که طرفدار نظام مادی و ماتریالیستی سرمایه‌داری غرب هستند و نگاه‌های سکولار و غیر دین و ضد دینی دارند به عنوان این که ما می‌خواهیم دین منزه و مقدس باشد ایدئولوژیک نشود رابطه پیامبر و اهل بیت و قرآن را با انسان و با زندگی و با واقعیت‌های زندگی قطع کنند. خب این‌ها باید روشن باشد.

خب این‌جا من بر همین اساس آیاتی و روایاتی را این‌جا علامت زده بودم که علت فقر و شکاف‌های طبقاتی و این که شیوع پیدا می‌کند و باعث می‌شود بخش‌هایی از مردم گرفتار خروج از دین و کفر و ارتداد بشوند و این که پیامبر(ص) فرمود فقر دیوار به دیوار کفر است لااقل برای اغلب بشریت «کاد الفقر أن یکون کفرا» فقر، برای اغلب مردم فشار اقتصادی زیادی بشود این‌ها را از دین و خدا دور می‌کند. نیازهای اولیه مادی‌اش وقتی تأمین نباشد مهلت و روحیه و امید به این که به معنویت به آخرت و خداوند و تقوا به احکام شرع، به طهارت و نجاست، به غسل، وضو، و... اغلب فاصله می‌گیرند. خب پیامبر اکرم(ص) چرا فقر و کفر را نزدیک به هم و دست در دست هم می‌بیند. یعنی مبارزه با فقر و تلاش برای عدالت اقتصادی کمک به دین و توحید است. و صاحبان قدرت و مسئولین حکومت را و همین‌طور اغنیاء و ثروتمندان را پیامبر اکرم(ص) مسئولین اصلی معرفی می‌کنند و می‌گویند این دو گروه هستند که مسئول هستند و باید پاسخ بدهند. مدیریت اجرایی باید چگونه باشد؟ قوانین چطور باید اصلاح شوند؟ دادگاه‌ها و دستگاه‌های قضایی باید با متکاثرین و حرام‌اندوزان و مال‌اندوزان و غاصبان و سارقان اموال عمومی و محرومین برخورد کنند؟ حوزه و دانشگاه چه تکلیفی دارند؟ نخبگان و الیت و نویسندگان و نظام تعلیم و تربیت و رسانه و صدا و سیما و فضای مجازی و... این‌ها خیلی نقش دارند در این اقتصاد حرام و فاسد و بی‌عدالتی را ترویج کنند یا تضعیف کنند؟ یک عده‌ای ناآگاهانه قشریت خودشان را به نام مذهب بنویسند که شریعت رفت. امام(ره) می‌گوید تا یک چیزی می‌شود این‌ها می‌گویند این‌ها حرف‌های کمونیستی است. می‌گوید یک عده مقدس‌مآب در حوزه و دانشگاه.

نقش قوه قضائیه و مجلس و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و دستگاه‌های نظارت و حسابرسی در فقر و گسترش فقر و کفر در جامعه، قصورها و تقصیرها. نقش بعضی از مسئولین ولو این که سوابق انقلابی هم قبلاً‌ داشتند اما کم‌کم بعضی‌ها آلوده شدند خودشان بستگان‌شان، جاذبه‌های مادی، فساد مالی، اشرافیگری. این چه نقشی در انحطاط دین و دنیای مردم دارد و این که دنبال امکانات خاص و خوشگذرانی باشند. یکی هم آیات و روایاتی که نشان می‌دهد این کم‌شعوری و بی‌شعوری بعضی‌ها از این که مشکلات را درست تشخیص نمی‌دهند که ریشه آن چیست؟ آثار آن چیست؟ زمان و مکان را نمی‌شناسد، اوضاع را درست نمی‌فهمد. این هم خیلی تأثیر دارد. بخصوص در حوزه تصمیم‌سازی یا فرهنگ‌سازی.

چرا در روایات می‌گویند حوادث واقعه نه وقایع سابقه، حوادثی که همین الآن حادث هستند حوادث یعنی آنچه که نو به نو و جدید الآن اتفاق می‌افتد، واقعیات جدید، خب این حوادث واقعه فرهنگی داریم، خانوادگی داریم، اقتصادی داریم، سیاسی داریم، همه اینها حوادث واقعه است. اجتهاد یعنی این. و بعد این که مراقب باشید کسانی که خداپرست نیستند به تعبیر روایات عُبّاد درهم و دینار هستند، پرستنده طلا و نقره و پول هستند ولی با ادا و تظاهر مذهبی می‌آیند بعضی از اشخاص را بازی می‌دهند و فریب می‌دهند و از امکانات به اَشکال مختلف استفاده می‌کنند.

امیدواریم که ما حداقل سهم خودمان را در محضر پیامبر اکرم(ص) و امام حسن مجتبی(ع) و حضرت رضا(ع) و اهل بیت(ع) عرض ادب کرده باشیم به ساحت مقدس قرآن عرض ارادت و تسلیم کرده باشیم و در عین حال که «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» اگر از مخلوق تشکر نکنیم از کسانی که زحمت کشیدند شکر خداوند ناقص است و درست انجام نشده است، همین‌جا به همین مناسبت اولاً طلب رحمت و مغرفت برای مؤلفین «الحیات» می‌کنیم که این زحماتی که برای این 12 جلد «الحیات» کشیده شد که آیات و احادیث تنظیم شد به این مناسبت برای همه علما و فضلایی که در راه احیای امر دین تلاش می‌کنند درود می‌فرستیم و طلب رحمت از خدای متعال می‌کنیم. ضمن این که هرکس بحث و نقدی دارد به لحاظ علمی، حوزوی، دانشگاهی بکند، هیچ کس معاف از نقد شدن نیست منتهی نقد کردن یک بحث است، متهم کردن، افتراء، تهمت، تحریف بحث دیگری است. مرز این را انشاءالله باید حفظ کنیم.

والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته



نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha